|
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 1:1 :: نويسنده : m-sh
مارمولکه اومده وسط اتاق پذیرایمون بعد خواهرم جیغ میزنه میگه اِ این مارمولکه؟! سر صبح جمعه از سروصدای زیاد از خواب بلند شدم ،رفتم آشپزخونه می بینم بابام هی داره دره یخچالو باز می کنه باز می بنده، بهش می گم چی شده سر صبح خراب شده ؟ گفت : پــ نه پــ دارم می بندم باز می کنم بلکه رفرش بشه یه چیزی پیدا کنیم بخوریم ماشین رو پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن، زنگ زده میگه پراید مال شماست؟ په نه په بی ام و بقلی مال منه ! شماره مو گذاشتم رو پرایده ریا نشه. همكارم گوشیشو ورداشته رو صفحش ""ها"" میكنه. میگم میخوای تمیزش كنی؟
داداشم از پرسید : مزدور یعنی خائن . جاسوس !!! گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ نوعی موزِ كه در مناطق دور میروید رفتم اموزشگاه رانندگی تو کلاسش نشستم دختره برگشته بهم میگه توام اومدی رانندگی یاد بگیری گفتم پ ن پ اومدم اموزش هول دادن ماشین در مواقع اضطراری یاد بگیرم مامور سرشماری: برای روشنایی منزلتان از نیروی برق استفاده میکنید؟ دم در هیات واستاده بودیم ملت هم جمع شده بودن غذا نظری بگیرن بعد رفیقم از تو هیات اومده بهم میگه اینا واستادن غذا بگیرن؟؟یوهو ی زنه از اینا ک100تا جوونو حریفن از وسط جمعیت گفت پ ن پ تظاهراته !!!!!! امروز صبح به داداشم میگم 50 تومن پول بده. به خونه زنگ زدم داداشم برداشته میگم بابا هست ؟ میگه : آره کاریش داری ؟
نظر نظر نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |